، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

دیانا کوچولو

كارنامه پانيذ خواهر جون

1394/3/27 13:51
نویسنده : مریم
96 بازدید
اشتراک گذاری

اين روزها كه ديگه پانيذ امتحاناتش تموم شده مسووليت نگهداري از ديانا رو به عهده گرفته

خوب كار سختيه نگهداري از بچه 2 ساله اي كه تازه به حرف اومده و مغز يه آدم بزرگ رو ميخوره

امروز همراه پانيذ براي گرفتن كارنامه اش رفته بوديم همرا بابا اميد ..

ديگه جمله بندي كامل رو ياد گرفتي يه قسمت از حرفهاي امروز اين بود...

وقتيكه سه تايي رفتيم مغازه عمو احسان مرتب اينا رو ميگفتي ...

من ساندويچ ميخام

پانيذ ميگفت من پيتزا ميخوام

تو هم ميگفتي :

منم پيتزا ميخوام

برگشتيم خونه من و تو تنها بوديم با هم بادبادك بازي كرديم كلي با همديگه ....

 

يكدفعه ياد سوسك مرده اي افتادي كه توي راه پله ها وارونه افتاده بود

گفتي :

برم جوجو نگاه كنم

بهت گفتم :

نه مامان جون جو جو سميه ...(حالا خودم از ديدنش وحشت ميكنم)

گفتي :

پيس زده پانيذ

گفتم باشه برو ولي دستش نزني مامان جون باشه ؟

گفتي ؟

بيا ...بيا ..اينجا وايستا...نترسي !!!!(اشاره به پشت در اتاق)خسته

يعني تحليلي كه تو كرديي واقعا برام جالب بود واقعا از كجا فهميدي من ميترسم براي خودمم جاي سواله ؟

 

 

 

سوال

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)